ﻋﻤﺪه ﺧﺮاﺑﻲ ﻣﻮﺟﻮد در ﺳﺘﻮنﻫﺎى ﻓﻮﻻدى ﺷﺎﻣﻞ ﻛﻤﺎﻧﺶ ﻣﻮﺿﻌﻲ و ﻛﻠﻲ و ﮔﺴﻴﺨﺘﮕﻲ در ﻣﺤﻞ درزﻫﺎ و وﺻﻠﻪﻫﺎ ﻣﻲﺑﺎﺷـﺪ. در ﺷﻜﻞ (٢-٥-١٩) ﻧﻤﻮﻧﻪ ﻫﺎﻳﻲ از ﺧﺮاﺑﻲ ﺳﺘﻮن ﻫﺎى ﻓﻮﻻدى ﻧﺸﺎن داده ﺷﺪه اﺳﺖ. دﻻﻳﻞ اﺻﻠﻲ اﻳﻦ ﺧﺮاﺑﻲﻫﺎ ﻋﺒﺎرﺗﻨﺪ از: ١- ﺳﻄﺢ ﻣﻘﻄﻊ ﻛﻢ ﺳﺘﻮن ٢- ﻻﻏﺮى ﺑﻴﺸﺘﺮ از ﺣﺪود ﻣﺠﺎز ٣- ﻋﺪم ﻓﺸﺮدﮔﻲ ﻣﻘﻄﻊ ٤- ﺿﻌﻒ درﺟﻮشﻫﺎ ٥- ﻋﺪم رﻋﺎﻳﺖ اﺻﻞ ﺗﻴﺮ ﺿﻌﻴﻒ و ﺳﺘﻮن ﻗﻮى ٦- زنگ زدﮔﻲ و ﺧﻮردﮔﻲ ﺳﺘﻮن ٧- اﻳﺠﺎد ﻧﺎﺣﻴﻪ ﻣﺘﺄﺛﺮ از ﺣﺮارت ﺑﺮ اﺛﺮ ﺟﻮﺷﻜﺎرى زﻳﺎد ٨- ﺧﺴﺘﮕﻲ ٩- آﺗﺶﺳﻮزى در اداﻣﻪ ﺑﻪ راﻫﻜﺎرﻫﺎى ﻣﺘﺪاول ﺑﺮاى ﺑﻬﺴﺎزى ﺳﺘﻮﻧﻬﺎى ﻓﻠﺰى اﺷﺎره ﺷﺪه اﺳﺖ.
مقاوم سازی ستون های فلزی
ﻋﻤﺪه ﺧﺮاﺑﻲ ﻣﻮﺟﻮد در ﺳﺘﻮنﻫﺎى ﻓﻮﻻدى ﺷﺎﻣﻞ ﻛﻤﺎﻧﺶ ﻣﻮﺿﻌﻲ و ﻛﻠﻲ و ﮔﺴﻴﺨﺘﮕﻲ در ﻣﺤﻞ درزﻫﺎ و وﺻﻠﻪﻫﺎ ﻣﻲﺑﺎﺷـﺪ. در ﺷﻜﻞ (٢-٥-١٩) ﻧﻤﻮﻧﻪ ﻫﺎﻳﻲ از ﺧﺮاﺑﻲ ﺳﺘﻮن ﻫﺎى ﻓﻮﻻدى ﻧﺸﺎن داده ﺷﺪه اﺳﺖ.
دﻻﻳﻞ اﺻﻠﻲ اﻳﻦ ﺧﺮاﺑﻲﻫﺎ ﻋﺒﺎرﺗﻨﺪ از:
١- ﺳﻄﺢ ﻣﻘﻄﻊ ﻛﻢ ﺳﺘﻮن
٢- ﻻﻏﺮى ﺑﻴﺸﺘﺮ از ﺣﺪود ﻣﺠﺎز
٣- ﻋﺪم ﻓﺸﺮدﮔﻲ ﻣﻘﻄﻊ
٤- ﺿﻌﻒ درﺟﻮشﻫﺎ
٥- ﻋﺪم رﻋﺎﻳﺖ اﺻﻞ ﺗﻴﺮ ﺿﻌﻴﻒ و ﺳﺘﻮن ﻗﻮى
٦- زنگ زدﮔﻲ و ﺧﻮردﮔﻲ ﺳﺘﻮن
٧- اﻳﺠﺎد ﻧﺎﺣﻴﻪ ﻣﺘﺄﺛﺮ از ﺣﺮارت ﺑﺮ اﺛﺮ ﺟﻮﺷﻜﺎرى زﻳﺎد
٨- ﺧﺴﺘﮕﻲ
٩- آﺗﺶﺳﻮزى در اداﻣﻪ ﺑﻪ راﻫﻜﺎرﻫﺎى ﻣﺘﺪاول ﺑﺮاى ﺑﻬﺴﺎزى ﺳﺘﻮﻧﻬﺎى ﻓﻠﺰى اﺷﺎره ﺷﺪه اﺳﺖ.
١- اﺿﺎﻓﻪ ﻧﻤﻮدن ورقﻫﺎي ﭘﻮﺷﺸﻰ ﺑﻪ ﺑﺎل ﺳﺘﻮن:
از ﺟﻤﻠﻪ راهﻫﺎى اﻓﺰاﻳﺶ ﻇﺮﻓﻴﺖ ﺧﻤﺸﻲ و ﻣﺤﻮرى ﺳﺘﻮن، اﺿﺎﻓﻪ ﻧﻤﻮدن ورقﻫﺎى ﭘﻮﺷﺸﻲ ﺑﻪ ﺑﺎل ﺳﺘﻮن ﻣﻲﺑﺎﺷـﺪ. اﻳـﻦ روش در ﺷﻜﻞ ٢-٥-٢٠ ﻧﺸﺎن داده ﺷﺪه اﺳﺖ. در اﻳﻦ روش ﺑﺎ اﻓﺰاﻳﺶ ﺿﺨﺎﻣﺖ ﺑﺎل از ﻛﻤﺎﻧﺶ ﻣﻮﺿﻌﻲ ﺑﺎل ﺳﺘﻮن ﻧﻴﺰ ﺟﻠﻮﮔﻴﺮى ﻣﻲﮔﺮدد.
ﺷﻜﻞ ٢-٥-١٩- ﻧﻤﻮﻧﻪاي از ﺧﺮاﺑﻰ ﺳﺘﻮنﻫﺎي ﻓﻮﻻدي
ﺷﻜﻞ ٢-٥-٢٠- اﺿﺎﻓﻪ ﻧﻤﻮدن ورقﻫﺎي ﭘﻮﺷﺸﻰ ﺑﻪ ﺑﺎل ﺳﺘﻮن
٢- اﺿﺎﻓﻪ ﻛﺮدن ورقﻫﺎي ﻣﻮازي ﺑﺎ ﺟﺎن ﺳﺘﻮن و ﺗﺒﺪﻳﻞ ﻣﻘﻄﻊ ﺑﻪ ﺷﻜﻞ ﺟﻌﺒﻪاي
اﺿﺎﻓﻪ ﻧﻤﻮدن ورقﻫﺎى ﻣﻮازى ﺑﺎ ﺟﺎن ﺳﺘﻮن و ﺗﺒﺪﻳﻞ آن ﺑﻪ ﻣﻘﻄﻊ ﺟﻌﺒﻪاى ﻣﻨﺠﺮ ﺑﻪ اﻓﺰاﻳﺶ ﻣﻘﺎوﻣﺖ ﺧﻤﺸﻲ و ﻣﺤﻮرى ﺳﺘﻮن ﻣﻲﺷﻮد. اﻳﻦ روش در ﺷﻜﻞ ٢-٥-٢١ ﻧﺸﺎن داده ﺷﺪه اﺳﺖ. اﺿﺎﻓﻪ ﻧﻤﻮدن ورقﻫﺎى ﻣﻮازى ﺑﺎ ﺟﺎن ﺳﺘﻮن، اﻓـﺰاﻳﺶ ﻣﻤـﺎن اﻳﻨﺮﺳـﻲ در اﻣﺘﺪاد ﻣﻮازى ﺑﺎ ﺟﺎن را در ﭘﻲ دارد.
ﺷﻜﻞ ٢-٥-٢١- اﺿﺎﻓﻪ ﻧﻤﻮدن ورقﻫﺎي ﭘﻮﺷﺸﻰ ﻣﻮازي ﺑﺎ ﺟﺎن ﺳﺘﻮن
٣- اﺳﺘﻔﺎده از روﻛﺶ ﺑﺘﻨﻰ (ژاکت بتنی) :
اﻳﻦ روش ﺑﺮاى ﻣﻘﺎوﻣﺴﺎزى ﻣﻘﺎﻃﻊ ﻓﻮﻻدى ﺑﺎز١ ﻣﺎﻧﻨﺪ ﻣﻘﺎﻃﻊ I و H ﺑﻜﺎر ﻣﻲرود. ﺑﺎ ﻣﺤﺼﻮر ﻧﻤﻮدن ﺳﺘﻮن ﻓﻮﻻدى، ﺳﺨﺘﻲ آن اﻓﺰاﻳﺶ ﻳﺎﻓﺘﻪ ﻛﻪ اﻳﻦ اﻣﺮ ﻣﻮﺟﺐ ﺑﺎﻻ رﻓﺘﻦ ﺳﺨﺘﻲ ﺑﺮﺷﻲ ﻧﻴﺰ ﻣﻲﮔﺮدد. ﺑﺮاى ﺑﺎﻻ ﺑﺮدن ﺳﺨﺘﻲ ﺧﻤﺸﻲ ﺳﺘﻮن، ﺑﺎﻳﺪ روﻛﺶ ﺑﺘﻨـﻲ ﺳـﺘﻮن ﻓﻮﻻدى در ﻃﺒﻘﺎت ﻣﺨﺘﻠﻒ ﭘﻴﻮﺳﺘﻪ ﺑﺎﺷﺪ.
ﺷﻜﻞ ٢-٥-٢٢- اﺳﺘﻔﺎده از روﻛﺶ ﺑﺘﻨﻰ ﺑﺮاي ﻣﻘﺎوﻣﺴﺎزي ﺳﺘﻮن ﻓﻮﻻدي
در ﺻﻮرﺗﻲ ﻛﻪ ﺳﺘﻮن ﻓﻮﻻدى دﭼﺎر ﺧﻮردﮔﻲ ﺷﺪﻳﺪ ﺷﺪه ﺑﺎﺷﺪ، اﺳﺘﻔﺎده از روﻛﺶ ﺑﺘﻨﻲ ﺑﻪ ﻋﻨﻮان راه ﺣﻠﻲ ﻣﻮﺛﺮ ﺗﻮﺻﻴﻪ ﻣﻲﮔـﺮدد
(ﺷﻜﻞ ٢٥-٢٣). اﻳﻦ ﺳﺘﻮنﻫﺎ ﭘﺲ از مقاوم سازی در ﺑﺮاﺑﺮ آﺗﺶﺳﻮزى ﻧﻴﺰ ﻣﻘﺎوﻣﺖ ﺧﻮﺑﻲ ﺧﻮاﻫﻨﺪ داﺷﺖ. در اﻳﻦ ﺑﺨﺶ ﺟﻬﺖ ﻳﻜـﺴﺎن ﺳﺎزى رواﺑﻂ ﺑﺎ رواﺑﻂ اراﺋﻪ ﺷﺪه در ﻣﺒﺤﺚ دﻫﻢ ﻣﻘﺮرات ﻣﻠﻲ ﺳﺎﺧﺘﻤﺎن اﻳﺮان، واﺣﺪ ﻧﻴﺮو و ﻃﻮل، ﻛﻴﻠﻮﮔﺮم و ﺳﺎﻧﺘﻴﻤﺘﺮ ﻣﻲﺑﺎﺷﺪ.
ﺷﻜﻞ ٢-٥-٢٣- ﺑﻬﺴﺎزي ﺳﺘﻮن ﻫﺎي ﺑﺎ ﺧﻮردﮔﻰ ﺷﺪﻳﺪ ﺑﺎ روﻛﺶ ﺑﺘﻨﻰ
ﻣﺤﺪودﻳﺖﻫﺎ:
١- ﺳﻄﺢ ﻣﻘﻄﻊ ﻧﻴﻤﺮخ ﻓﻮﻻدى ﺑﺎﻳﺪ ﺣﺪاﻗﻞ ﻳﻚ درﺻﺪ ﻣﺴﺎﺣﺖ ﻛﻠﻲ ﻣﻘﻄﻊ ﻣﻘﺎوﻣﺴﺎزى ﺷﺪه ﺑﺎﺷﺪ.
٢- روﻛﺶ ﺑﺘﻨﻲ ﺑﺎﻳﺪ ﺑﻪ ﻛﻤﻚ ﻣﻴﻠﮕﺮدﻫﺎى ﻃﻮﻟﻲ و ﺗﻨﮓﻫﺎى ﻋﺮﺿﻲ و ﻳﺎ ﻣﺎرﭘﻴﭻ ﺑﻪ ﻣﻨﻈﻮر دورﮔﻴﺮى ﺑﺘﻦ، ﻣﺴﻠﺢ ﺷﺪه ﺑﺎﺷﺪ.
٣- ﻣﺴﺎﺣﺖ ﻣﻘﻄﻊ ﺗﻨﮓﻫﺎى ﻋﺮﺿﻲ ﺑﺎﻳﺪ ﺣﺪاﻗﻞ ٢٥/٠ ﻣﻴﻠﻴﻤﺘﺮ ﻣﺮﺑﻊ ﺑﺮاى ﻫﺮ ﻣﻴﻠﻴﻤﺘﺮ ﻓﺎﺻﻠﻪ ﺑﻴﻦ ﺗﻨﮓﻫﺎ ﺑﺎﺷﺪ.
٤- ﻧﺴﺒﺖ آرﻣﺎﺗﻮرﻫﺎى ﻃﻮﻟﻲ ( (psr ﺑﺎﻳﺪ ﺣﺪاﻗﻞ ٠٠٤/٠ ﺑﺎﺷﺪ:
اﻧﺘﻘﺎل ﺑﺎر:
در ﺳﺘﻮنﻫﺎى ﻓﻮﻻدى ﻣﻘﺎوﻣﺴﺎزى ﺷﺪه ﺑﺎ روﻛﺶ ﺑﺘﻨﻲ، ﺑﺮاى اﻧﺘﻘﺎل ﺑﺎر از ﻃﺮﻳﻖ اﺗﺼﺎل ﺑﺘﻦ و ﻓﻮﻻد، ﺑﺎﻳﺪ ﺿﻮاﺑﻂ زﻳﺮ ﺑﺮآورده ﺷﻮد:
ﭼﻨﺎﻧﭽﻪ ﺑﺎرﻫﺎى ﺧﺎرﺟﻲﻣﺴﺘﻘﻴﻤﺎً ﺑﻪ ﻣﻘﻄﻊ ﻓﻮﻻدى اﻋﻤﺎل ﺷﻮد، ﺑﺮﺷﮕﻴﺮﻫﺎ ﺑﺎﻳﺪ ﺑﺘﻮاﻧﻨﺪ ﻧﻴﺮوى ﺑﺮﺷﻲ ﻣﻮرد ﻧﻴﺎز را ﺗﺤﻤـﻞ ﻧﻤﺎﻳﻨﺪ.
ﺟﺰﻳﻴﺎت آرﻣﺎﺗﻮرﺑﻨﺪي اﻋﻀﺎي ﻣﺤﻮري ﻣﺤﺎط در ﺑﺘﻦ:
اﻟﻒ. ﺣﺪاﻗﻞ ﺑﺎﻳﺪ ٤ ﻋﺪد آرﻣﺎﺗﻮر ﻃﻮﻟﻲ وﺟﻮد داﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﺪ.
ب. ﻓﺎﺻﻠﻪ ﺗﻨﮓﻫﺎ ﺑﺮاﺑﺮ ﺑﺎ ﻛﻮﭼﻜﺘﺮﻳﻦ ﻣﻘﺪار ﺑﺪﺳﺖ آﻣﺪه از رواﺑﻂ زﻳﺮ ﻣﻲﺑﺎﺷﺪ:
١٢ ﺑﺮاﺑﺮ ﻗﻄﺮ آرﻣﺎﺗﻮر ﻃﻮﻟﻲ
٤٨ ﺑﺮاﺑﺮ ﻗﻄﺮ آرﻣﺎﺗﻮر ﺗﻨﮓ
ﺑﺮاﺑﺮ ﻛﻮﭼﻜﺘﺮﻳﻦ ﺑﻌﺪ ﻣﻘﻄﻊ ﺳﺘﻮن ﻣﺨﺘﻠﻂ
پ. ﻣﻘﺎﻃﻊ ﻓﻮﻻدى ﺑﺎﻳﺪ ﺣﺪاﻗﻞ داراى ٤٠ ﻣﻴﻠﻴﻤﺘﺮ ﭘﻮﺷﺶ ﺑﺘﻦ ﺑﺎﺷﻨﺪ. رﻋﺎﻳﺖ ﺷـﺮاﻳﻂ ﻣﺤﻴﻄـﻲ ﻣﺨﺘﻠـﻒ ﺑـﺮاى ﭘﻮﺷـﺶ ﻣﻄـﺎﺑﻖ ﻣﺒﺤﺚ ﻧﻬﻢ اﻟﺰاﻣﻲ اﺳﺖ.
ت. ﺣﺪاﻛﺜﺮ ﻓﺎﺻﻠﻪ ﺑﺮﺷﮕﻴﺮﻫﺎ ٥/٢ ﺑﺮاﺑﺮ ﺑﻌﺪ ﻛﻮﭼﻜﺘﺮ ﻣﻘﻄﻊ ﺳﺘﻮن ﻣﻘﺎوﻣﺴﺎزى ﺷﺪه و ﻳﺎ ٤٠٠ ﻣﻴﻠﻴﻤﺘﺮ (ﻫﺮ ﻛـﺪام ﻛـﻪ ﻛﻮﭼﻜﺘﺮﻧـﺪ)ﻣﻲﺑﺎﺷﺪ.
ث. ﺑﺮﺷﮕﻴﺮﻫﺎ ﺑﺎﻳﺪ ﺣﺪاﻗﻞ در دو وﺟﻪ ﻗﺮﻳﻨﻪ ﻣﻘﻄﻊ ﻓﻮﻻدى ﺗﻌﺒﻴﻪ ﺷﺪه ﺑﺎﺷﺪ.
ج. در ﺻﻮرﺗﻲ ﻛﻪ ﻣﻘﻄﻊ ﻓﻮﻻدى ﻣﺤﺎط در ﺑﺘﻦ از دو ﻳﺎ ﭼﻨﺪ ﻣﻘﻄﻊ ﻓﻮﻻدى ﺗﺸﻜﻴﻞ ﺷﺪه ﺑﺎﺷﺪ، ﺑﺎﻳﺪ ﺿﻮاﺑﻂ ﻣﺮﺑﻮط ﺑﻪ ﺳﺘﻮنﻫﺎى ﻣﺮﻛﺐ در آﻧﻬﺎ رﻋﺎﻳﺖ ﺷﻮد.
ﭘﺮ ﻧﻤﻮدن ﺳﺘﻮن ﻓﻮﻻدي ﺑﺎ ﺑﺘﻦ :
اﻳﻦ روش ﺑﺮاى ﻣﻘﺎﻃﻊ ﻓﻮﻻدى ﺑﺴﺘﻪ١ ﺑﻜﺎر ﻣﻲرود. ﻧﻤﻮﻧﻪاى از ﺳﺘﻮن ﻓﻮﻻدى ﭘﺮ ﺷﺪه ﺑـﺎ ﺑـﺘﻦ در ﺷـﻜﻞ ٢-٥-٢٤ ﻧـﺸﺎن داده
ﺷﺪه اﺳﺖ.
ﺷﻜﻞ ٢-٥-٢٤- ﭘﺮ ﻧﻤﻮدن ﺳﺘﻮن ﻓﻮﻻدي ﺑﺎ ﺑﺘﻦ
٢-٥-٢-٤-٤- ﻣﻘﺎوﻣﺖ ﺑﺮﺷﻰ
ﻣﻘﺎوﻣﺖ ﺑﺮﺷﻲ ﺳﺘﻮنﻫﺎى ﻓﻮﻻدى ﭘﺮﺷﺪه ﺑﺎ ﺑﺘﻦ ﺑﺮاﺑﺮ ﺑﺎ ﺑﺰرﮔﺘﺮﻳﻦ ﻣﻘﺪار ﺑﻪ دﺳﺖ آﻣﺪه از ﺣﺎﻻت زﻳﺮ ﻣﻲﺑﺎﺷﺪ.
١- ﻣﻘﺎوﻣﺖ ﺑﺮﺷﻲ ﻣﻘﻄﻊ ﻓﻮﻻدى ﺗﻨﻬﺎ
٢- ﻣﻘﺎوﻣﺖ ﺑﺮﺷﻲ ﺑﺨﺶ ﺑﺘﻦ آرﻣﻪ ﺗﻨﻬﺎ
اﻧﺘﻘﺎل ﺑﺎر:
ﺑﺎر وارده ﺑﻪ ﺳﺘﻮنﻫﺎى ﻓﻮﻻدى ﭘﺮﺷﺪه ﺑﺎ ﺑﺘﻦ ﺑﺎﻳﺪ ﺑﻴﻦ ﻗﺴﻤﺖ ﻓﻮﻻدى و ﺑﺘﻨﻲ اﻧﺘﻘﺎل ﻳﺎﺑﺪ. وﻗﺘﻲ ﻛﻪ ﺑﺎر ﺧﺎرﺟﻲ ﺑﻪ ﻣﻘﻄﻊ ﻓﻮﻻدى ﺗﻨﻬﺎ و ﻳﺎ ﺑﺨﺶ ﺑﺘﻦ ﻣﺴﻠﺢ ﺗﻨﻬﺎ اﻋﻤﺎل ﻣﻲﺷﻮد، اﻧﺘﻘﺎل ﻧﻴﺮو از ﻣﻘﻄﻊ ﻓﻮﻻدى ﺑﻪ ﻫﺴﺘﻪ ﺑﺘﻨﻲ ﻣﻲﺗﻮاﻧﺪ ﺑﻪ ﻛﻤﻚ ﻳﻜﻲ از ﻣﻜﺎﻧﻴﺴﻢ ﻫﺎى زﻳﺮ ﺻﻮرت ﮔﻴﺮد:
١- ﭼﺴﺒﻨﺪﮔﻲ ﻣﺴﺘﻘﻴﻢ ﺑﻴﻦ ﺑﺘﻦ و ﻓﻮﻻد
٢- اﺗﻜﺎى ﻣﺴﺘﻘﻴﻢ در ﺻﻮرت وﺟﻮد ﭼﻨﺪ ﻣﻜﺎﻧﻴﺰم، ﻣﻜﺎﻧﻴﺰﻣﻲ ﻛﻪ ﺑﺰرﮔﺘﺮﻳﻦ ﻣﻘﺪار ﻣﻘﺎوﻣﺖ اﺳﻤﻲ را ﺑﻪ دﺳﺖ ﻣﻲدﻫﺪ، ﻣﻼك ﺧﻮاﻫﺪ ﺑﻮد و ﺟﻤﻊ ﻛﺮدن
آﺛﺎر ﻣﻜﺎﻧﻴﺴﻢﻫﺎى ﻣﺨﺘﻠﻒ ﻣﺠﺎز ﻧﻤﻲﺑﺎﺷﺪ.
ﻋﻤﺪه ﺧﺮاﺑﻲ ﻣﻮﺟﻮد در ﺳﺘﻮنﻫﺎى ﻓﻮﻻدى ﺷﺎﻣﻞ ﻛﻤﺎﻧﺶ ﻣﻮﺿﻌﻲ و ﻛﻠﻲ و ﮔﺴﻴﺨﺘﮕﻲ در ﻣﺤﻞ درزﻫﺎ و وﺻﻠﻪﻫﺎ ﻣﻲﺑﺎﺷـﺪ. در ﺷﻜﻞ (٢-٥-١٩) ﻧﻤﻮﻧﻪ ﻫﺎﻳﻲ از ﺧﺮاﺑﻲ ﺳﺘﻮن ﻫﺎى ﻓﻮﻻدى ﻧﺸﺎن داده ﺷﺪه اﺳﺖ. دﻻﻳﻞ اﺻﻠﻲ اﻳﻦ ﺧﺮاﺑﻲﻫﺎ ﻋﺒﺎرﺗﻨﺪ از: ١- ﺳﻄﺢ ﻣﻘﻄﻊ ﻛﻢ ﺳﺘﻮن ٢- ﻻﻏﺮى ﺑﻴﺸﺘﺮ از ﺣﺪود ﻣﺠﺎز ٣- ﻋﺪم ﻓﺸﺮدﮔﻲ ﻣﻘﻄﻊ ٤- ﺿﻌﻒ درﺟﻮشﻫﺎ ٥- ﻋﺪم رﻋﺎﻳﺖ اﺻﻞ ﺗﻴﺮ ﺿﻌﻴﻒ و ﺳﺘﻮن ﻗﻮى ٦- زنگ زدﮔﻲ و ﺧﻮردﮔﻲ ﺳﺘﻮن ٧- اﻳﺠﺎد ﻧﺎﺣﻴﻪ ﻣﺘﺄﺛﺮ از ﺣﺮارت ﺑﺮ اﺛﺮ ﺟﻮﺷﻜﺎرى زﻳﺎد ٨- ﺧﺴﺘﮕﻲ ٩- آﺗﺶﺳﻮزى در اداﻣﻪ ﺑﻪ راﻫﻜﺎرﻫﺎى ﻣﺘﺪاول ﺑﺮاى ﺑﻬﺴﺎزى ﺳﺘﻮﻧﻬﺎى ﻓﻠﺰى اﺷﺎره ﺷﺪه اﺳﺖ.
ادامهﺑﺎرﻫﺎى ﺳﺎﺧﺘﻤﺎن از ﻃﺮﻳﻖ فونداسیون ﺑﻪ ﺧﺎك زﻳﺮ آن ﻳﻌﻨﻲ ﭘﻲ ﻣﻨﺘﻘﻞ ﻣﻲﮔﺮدد. از اﻳﻦ رو ﻧﻘﺶ فونداسیون و ﭘﻲ در اﻳﻤﻨﻲ ﺳﺎﺧﺘﻤﺎن ﻣﻬﻢ ﻣﻲﺑﺎﺷﺪ. ﻣﻌﻤﻮلﺗﺮﻳﻦ ﻣﻮارد آﺳﻴﺐﭘﺬﻳﺮى فونداسیون ﺑﻪ ﻗﺮار زﻳﺮ اﺳﺖ: 1- وﺟﻮد ﻧﻴﺮوى ﻛﺸﺸﻲ ﺑﻠﻨﺪ ﻛﻨﻨﺪه؛ 2- ﻋﺪم ﻛﻔﺎﻳﺖ ﻇﺮﻓﻴﺖ ﺧﻤﺸﻲ ﻳﺎ ﺑﺮﺷﻲ (ﺑﺮش ﺧﻤﺸﻲ ﻳﺎ ﺑﺮش ﺳﻮراخﻛﻨﻨﺪه) ﻣﻘﻄﻊ فونداسیون؛ 3- ﺗﻬﺎﺟﻢ ﻣﻮاد ﺷﻴﻤﻴﺎﻳﻲ ﻣﻀﺮ ﻣﻮﺟﻮد در ﺧﺎك و آب زﻳﺮزﻣﻴﻨﻲ ﺑﻪ ﺑﺘﻦ فونداسیون؛ 4- ﻋﺪم ﻛﻔﺎﻳﺖ ﻣﻘﺎوﻣﺖ ﺟﺎﻧﺒﻲ ﺑﺮاى ﺗﺤﻤﻞ ﻧﻴﺮوﻫﺎى ﺟﺎﻧﺒﻲ وارد ﺑﺮ فونداسیون؛ 5- وﺟﻮد ﻧﻴﺮوى ﻓﺸﺎرى ﻳﺎ ﻛﺸﺸﻲ ﺑﻴﺶ از ﻇﺮﻓﻴﺖ ﺳﺎزهاى در ﺷﻤﻊﻫﺎ. از آنجایی که معمولاً فونداسیون یا پی ساختمان در زیر خاک یا پشت دیوارهای داخلی پوشیده شده رویت عیوب موجود در آن به آسانی ممکن نیست و باید برای آگاهی از آن به علائم دیگری توجه کرد. علائمی ظاهری مانند ترکها، نشستها، کجیها و غیره. بارهای مرده و زنده به وسیله دیوارهها و ستونهای به فونداسیون و از آن طریق به سطح وسیعتری از خاک منتقل میشود. دیوارههای فونداسیون باید از استحکام کافی برخوردار باشند تا بتوانند در مقابل نیروهای وارد شده توسط خاک اطراف از خود مقاومت نشان دهند. رطوبت یکی از عوامل مهم تخریب پی ساختمان به شمار میرود. در یک فونداسیون استاندارد و سالم، ایزولاسیون و سیستم تخلیه آبهای زیرزمینی باید به صورتی باشد که از ورود رطوبت به داخل ساختمان جلوگیری کند. فونداسیون ساختمان ممکن است از مواد متفاوتی نظیر بتون، آجر، سنگ، بلوکهای سیمانی، چوب و مواد پیشساخته مدرن و … ساخته شود. استفاده از هر کدام به طراح و سازنده ساختمان، استانداردهای موجود و مواد در دسترس در هر منطقه بستگی دارد. اما در حال حاضر فونداسیونهای ساختهشده از بتن خیلی رایج است و در بیشتر موارد از این نوع فونداسیون استفاده میشود. به غیر از نیروهایی که از داخل ساختمان به فونداسیون وارد میشود عوامل دیگری نیز ممکن است باعث وارد آمدن آسیب بر فونداسیون شود. از جمله این عوامل میتوان به وجود آبهای زیرزمینی یا بالا بودن سطح این آبها، حرکت دینامیکی خاک زیر فونداسیون و طراحی یا اجرای نامناسب آن اشاره کرد.
ادامهﺳﺘﻮنﻫﺎ اﻋﻀﺎﻳﻲ ﻫﺴﺘﻨﺪ ﻛﻪ ﺗﺤﺖ ﻧﻴﺮوى ﻣﺤﻮرى ﺑﺎ و ﻳﺎ ﺑﺪون ﻧﻴﺮوى ﺑﺮﺷﻲ و ﻟﻨﮕﺮ ﺧﻤﺸﻲ ﻗﺮار دارﻧﺪ. در ﻃﺮاﺣـﻲ ﻟـﺮزه اى، ﺳﺘﻮﻧﻬﺎ در رده اﻋﻀﺎى ﻛﻨﺘﺮلﺷﻮﻧﺪه ﺗﻮﺳﻂ ﻧﻴﺮو ﻗﺮار ﻣﻲﮔﻴﺮﻧﺪ و در اﻛﺜﺮ ﺣﺎﻻت ﺑﺎﻳﺪ ﺑﺮاى زﻟﺰﻟﻪ ﺗﺸﺪﻳﺪ ﻳﺎﻓﺘﻪ ﻛﻨﺘﺮل ﮔﺮدﻧﺪ در ﻗﺎب ﺧﻤﺸﻲ، ﺳﺘﻮنﻫﺎ ﻋﻼوه ﺑﺮ اﻧﺘﻘﺎل ﺑﺎرﻫﺎى ﺛﻘﻠﻲ ﺑﻪ ﻓﻮﻧﺪاﺳﻴﻮن، ﺑﺎﻳﺪ ﺗﻼﺷﻬﺎى ﻧﺎﺷﻲ از ﺑﺎرﻫﺎى ﺟﺎﻧﺒﻲ ﻧﺎﺷـﻲ از زﻟﺰﻟـﻪ را ﻧﻴﺰ ﺗﺤﻤﻞ ﻧﻤﺎﻳﻨﺪ. رﻋﺎﻳﺖ اﺻﻞ ﺳﺘﻮن ﻗﻮى- ﺗﻴﺮ ﺿﻌﻴﻒ از اﺻﻮل ﻃﺮاﺣﻲ اﺳﺖ و در ﻃﺮاﺣﻲ ﻫﻤﻮاره ﺳـﻌﻲ ﺑـﺮ آن اﺳـﺖ ﻛـﻪ ﺗـﺸﻜﻴﻞ ﻣﻔﺼﻞ ﺧﻤﻴﺮى ﺑﻪ ﺗﻴﺮﻫﺎ و ﻳﺎ ﺑﺎدﺑﻨﺪﻫﺎ ﻣﻨﺘﻘﻞ ﮔﺮدد ﺗﺎ ﻓﻠﺴﻔﻪ ﺳﺘﻮن ﻗﻮى، ﺗﻴﺮ ﺿﻌﻴﻒ رﻋﺎﻳﺖ ﮔﺮدد. پس ستونها در قاب ساختمان در مقایسه با تیرها نباید ضعیف باشند مگر اینکه دیوارها در تمام ارتفاع برای کنترل مکانیسم طبقات آماده باشند. شکست برشی ستون (آسیب دیدگی در اثر خمش سیکلی و برش کم،تحت فشار محوری زیاد) : این نوع آسیب دیدگی خود را با گسیختگی موضعی در بالا و پایین ستون نشان می دهد و بیشتر در ستونهایی با نسبت لاغری متوسط تا زیاد اتفاق می افتد. لنگر خمشی قابل ملاحظه که در این نواحی با نیروی محوری ترکیب می شود،منجر به خرد شدن ناحیه فشاری بتن در دو وجه ستون می گردد.هر چه تعداد خاموتها در این نواحی کمتر باشد پتانسیل آسیب پذیری در اثر پدیده فوق بیشتر می شود.خرد شدن ناحیه فشاری ابتدا با قلوه کن شدن پوشش آرماتورها شروع شده و سپس هسته بتنی متورم و خرد می شود.این پدیده اغلب با کمانش آرماتورهای طولی در اثر فشار و گسیختگی خاموتها همراه است. کسیختگی خاموتها و از هم پاشیده شدن بتن به کوتاه شدن ستون تحت بار محوری می انجامد.بنابراین این نوع از آسیب ،بسیار خطرناک است زیرا ستون نه تنها سختی خود را از دست می دهد بلکه دیگر قادر به تحمل بارهای قائم هم نیست. به علاوه در نتیجه کوتاه شدگی ستون به دلیل از هم پاشیدگی بتن در نواحی فوق الذکر ،باز توزیع تنش در سازه اتفاق می افتد.
ادامه